هر چهار شاه آخرين ايران يك ويژگي مشترك دارند و آنهم سربرخاك غربت نهادن در ثانيههاي واپسين زندگي است. كسي نميداند جملات آخر محمدعلي و احمد شاه قاجار و رضا و محمدرضا پهلوي در دنيا چه بود و آنها در لحظه مرگ به چه فكر ميكردند. اما به يقين ميتوان گفت كه اين چهار شاه دربهدر تاريخ معاصر ايران زمين، حسرت روزهاي رفته را در غربت ميخوردند. روزهايي كه مغرورانه و بي خبر از وعده انتقام تاريخ حكم رانده و سر بر هواي ديگري داشتند.
زندگي و مرگ اين چهار تن شباهتهاي بسياري به هم دارد، اما سرنوشت همسر و فرزندان محمدرضا پهلوي كه از قضا سختتر و غريبانهتر از آن سه نفر در غربت تسليم مرگ شد، با خانواده محمدعلي و احمد قاجار و رضاخان میرپنج سوادکوهی متمايز است. اين تفاوت نه تنها در شكل و شمايل زندگي، بلكه در شيوه جان دادن آنان هم هويدا است.
اگر امروز خبرنگاران و گزارشگران BBC و VOA بايد براي كسب يك خط خبر از سرنوشت خاندان شاهان قاجار به هزار و يك سوراخ سركرده و دست آخر هر قليميرزايي را به نام نواده قاجار به مخاطبان قالب كنند، فرزندان محمدرضا پهلوي و اطرافيان نزديك وي به اندازه دهها قوم و قبيله خبر سازند.
يك روز مردم فلان شهر سوئيس زني مست و لايعقل را ميبينند كه مجنون وار عربده كشيده و خود را مهناز زاهدي نوه محمدرضا پهلوي خطاب ميكند و روز ديگر پليس بينالملل خبر از تعقيب شهرام پسر اشرف به اتهام قاچاق مواد مخدر و عتيقه ميدهد.
روزي وليعهد يك كشور 300 هزارنفري عربي نزد سفير آمريكا از كلاهبرداري 500 هزاردلاري رضا پهلوي گلايه ميكند و فردا خبر باخت ميليوني فرحناز پهلوي در قمار معروف نيويورك دهان به دهان ميچرخد.
اما اين خبرسازيهاي منفي پايان كار نيست، چرا كه 9 سال پيش در يك صبح آفتابي پليس انگليس گزارش داد "زني 31 ساله و مجرد در اتاقش در هتل لئونارد واقع در مرکز شهر لندن، با خوردن 270 قرص خواب آور خودكشي كرده است" او كسي نيست جز ليلا پهلوي.
دليل خودكشي اين كوچكترين فرزند محمدرضا پهلوي تاكنون مشخص نشده است، اما پهلويها مضحكانه ميگويند وي تاب تحمل فراق پدر نداشت به همين دليل 22 سال بعد از مرگ پدرش خودكشي كرد!
خودكشي در ميان فرزندان آخرين شاه ايران به همينجا ختم نشد و 9 سال بعد از آن رسانههاي خارجي به نقل از پليس ايالات متحده گزارش دادند كه علیرضا پهلوی دومين فرزند محمدرضا نيز در منزل شخصیاش در خیابان نیوتون غربی در محله ساتاِند بوستون با شليك گلوله در دهانش به زندگي خود پايان داده است.
دلايل اين خودكشي مضحكتر از مرگ ليلاي 31 ساله است. در بيانيه خانواده پهلوي دلايل اين اقدام دوري از ميهن، آوارگی خانواده و بیماری و مرگ پدرش که به او وابستگی عاطفی عمیقی داشت و سرانجام مرگ خواهرش لیلا عنوان شده كه البته كسي آن را نخواهد پذيرفت.
بيانيه پهلويها مملو از سردرگمي، فريب و رياكاري است. البته اين اولينباري نيست كه آنها فريبكارانه و در حالي كه تظاهر به عزاداري ميكنند مجبور به صدور اطلاعيه براي توجيه و بيان دلايل مرگ يكي از نزديكانشان هستند.
آنها 56 سال پيش نيز مجبور به صدور اطلاعيه تسليت براي مرگ كسي شدند كه از قضا " عليرضا پهلوي" نام داشت. وي برادر تني محمدرضا بود و در حالي كه مخالفتهايش با برادر به اوج ميرسيد در سقوط مشكوك هواپيماي شخصياش كشته شد.
نویسنده کتاب من و فرح پهلوی، رقابت دو برادر تني را دليل اصلي مرگ عليرضا پهلوي ميداند. ثریا اسفندیاری دومين همسر محمدرضا پهلوي اين نظر را تاييد كرده و در كتاب خاطراتش مينويسد: "عليرضا از شاه ناراضی بوده و همیشه از اینکه شاه با او رفتاری مثل برادران ناتنیاش دارد، شكايت ميكرد."
اشرف پهلوی نيز در مصاحبه با مجله آلمانی کوئیک و در حالي كه تلاش دارد نقش آخرين شاه ايران در مرگ برادرش را تحريف كند، ميگويد: "شاه علیرضا را خیلی دوست داشت. ولی طبیعی بود که دلش میخواست سلطنت به پسرش برسد."
عليرضا پهلوي كه بود؟
هيچ اطلاعات مستندي در رابطه با نحوه زندگي عليرضا پهلوي دومين فرزند پسر محمدرضا پهلوي در دست نيست. وي در هشتم ارديبهشت ماه سال 45 در تهران به دنيا آمد و در 12 سالگي با پيروزي انقلاب اسلامي به همراه خانواده مجبور به فرار از ايران شد.
خانوادهاش مدعي هستند كه وي " در سال ۱۳۶۷ از دانشگاه پرینستون موفق به کسب مدرک کارشناسی در رشته موسیقی و سپس موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته ایرانشناسی پیش از اسلام از دانشگاه کلمبیا شده و سپس در رشته زبانهای باستانی ایران و فلسفه در دانشگاه هاروارد براي كسب مدرك دكترا تحقيق ميكرده" اما يك خط مقاله، پاياننامه و مستند علمي و يا حتي مصاحبه از وي در دسترس نيست.
او تا سن 44 سالگي مجرد و به صورت تنها زندگي ميكرده و از اين رو به طور قطع دچار روان پريشي بوده است. براي استناد اين پريشان حالي دلايل محكمي در دست بود، از جمله آنكه برادرش "رضا پهلوي" در پيامي دليل خودكشي عليرضا را به صراحت ناراحتيهاي روحي و رواني توصيف كرده است.
دلايل خودكشي عليرضا پهلوي چه بود؟
شرايط بسته و خفقان آور حاكم بر خاندان پهلوي كه سالها است زندگي مرفهي در آمريكا دارند، اجازه انتشار هرگونه خبري از دلايل خودكشي عليرضا دومين فرزند آخرين شاه ايران را نميدهد.
طي روزهاي اخير افراد زيادي از نزديكان پهلويها در گفتگو با رسانههاي غربي و تلويزيونهاي ماهوارهاي فارسي زبان در اين رابطه سخن گفتهاند. اما هيچ يك دليل اصلي خودكشي عليرضا پهلوي را بيان نميكنند.
به عنوان نمونه زاهدي آخرين سفير پهلويها در آمريكا وقتي در برابر سوال خبرنگار بيبي سي فارسي در اين زمينه قرار گرفت تنها به گفتن اين جملات بسنده كرد كه "هيچ خبري در اين باره ندارم. بسيار متاثر هستم. پس سوالات خود را سريعتر بگوييد"
اما گمانهزنيها در اين رابطه بسيار است. العربيه گزارش داده كه چندي پيش شخصي به نام ليلا كه با عليرضا رابطه پنهاني داشته در دريا غرق شده است. عليرضا تلاش كرده او را نجات دهد، اما موفق نشده و اين امر تاثير زيادي بر وي گذاشته است.
همچنين خانواده پهلويها مدعي هستند كه عليرضا به شدت از مرگ پدرش در 32 سال پيش و مرگ خواهرش در 9 سال قبل متاثر بوده و به همين دليل خودكشي كرده است.
از سوي ديگر برخي از محافل خارج نشين كه مخالف رضا پهلوي و فرح ديبا هستند، قاطعانه ميگويند كه عليرضا تحت شديدترين فشارها از سوي خانواده بوده و به همين دليل طي سالهاي اخير به تنهايي زندگي ميكرد و به بيماري افسردگي شديد مبتلا بوده است.
آنها دلايل فشار بر عليرضا پهلوي را خودكامگي برادر و مادرش توصيف كرده و ميگويند: طي سالهاي اخير حتي اجازه راهاندازي يك وبلاگ و يا حتي مصاحبه با رسانهها نيز به عليرضا داده نميشد و دليلش هم اين بود كه نميخواستند سواد آكادميك عليرضا، بيسوادي برادرش نيم پهلوي را آشكار ساخته و حمايت دولتهاي خارجي مخالف انقلاب اسلامي را از رضا به سمت عليرضا سوق دهد.
تا لحظه انتشار اين گزارش، پليس آمريكا هيچ گزارشي در اين زمينه منتشر نكرده است. اما گفته ميشود كه عليرضا پهلوي در لحظات واپسين زندگي و پيش از آنكه لوله تفنگ شكاري را در دهان خود قرار داده و با شليك گلوله خودكشي كند، نامهاي نگاشته و اين نامه هم اكنون در اختيار پهلويها است.
آنها تاكنون از انتشار اين نامه و حتي وصيتنامه وي به بهانه اينكه در آن به مسائل خصوصي و خانوادگي اشاره شده، خودداري كردهاند. شايد انتشار اين نامه حقايقي درباره زندگي اين بيمار روحي و رواني و حتي خودكشي ليلا پهلوي را آشكار سازد و به همين دليل پهلويها در تلاش براي كتمان حقايق تاريخي هستند.
وصيت عجيب عليرضا پهلوي
روز گذشته از سوي فردي كه خود را نازي افتخاری از نزديكان خانواده پهلوي و منشی ویژه رضا پهلوی معرفي كرده مطلبي منتشر و ادعا شده است كه "علیرضا پهلوی علاقه خاصی به ساحل دریای خزر داشت و همیشه به یاد خاطراتی بود که همراه پدر و خانواده اش در سال های قبل از انقلاب در نوشهر می گذراند، لذا وصیت کرده بود که پس از مرگ جسدش را بسوزانند و خاکسترش را در دریای خزر بریزند."
از آنجا كه سوزاندن اجساد مردگان در فرهنگ دين اسلام عملي منفور و مطرود است، اين وصيت نشانه ديگري از فساد، انحراف و تباهي در خانواده پهلويها است.
و سرانجام اينكه، به طور قطع شيوه زندگي فرزندان و نزديكان آخرين شاه ايران و مرگ آنها موضوع موردعلاقه ملت ايران نبوده و نخواهد بود، اما اين امر درس عبرتي است كه در دل تاريخ به يادگار خواهد ماند.
اگر فرح ديبا غرق در فساد، گمراهي و تباهي نباشد، اين روزها بايد درد تمام مادراني را با پوست، گوشت و استخوان خود حس كند كه فرزندانشان از سياهچالههاي مخوف ساواك هرگز بيرون نيامدند. او قطعاً تاوان نالههاي شبانه اين مادران را پس ميهد.
یک منبع نزدیک به پهلوی ها خبر داد
بازگشت به ایران، علت قتل علیرضا پهلوی
يك ايراني ساكن خارج از كشور كه به دلیل ملاحظات امنیتی خواست نامش مخفي بماند در اظهار نظري شخصي مدعي شد فرضيه قتل عليرضا پهلوي جدي است.
به گزارش «تابناک»، وي که سالهاست با خانواده پهلوی آشنایی دارد گفت: يكي از بحث هايي كه مدتي است در محيط هاي خاص ايراني مخالف خارج از ايران مطرح شده نااميدي از سقوط نظام و پيشنهاد برگشتن به كشور بوده و بسياري شروع به طرح اين موضوع كرده بودند كه اگر برگرديم و واقعيت را بپذيريم و حتى به دادگاه برويم بهتر از اين است كه در آوارگي بميريم.
وي مدعی شد: قرائني وجود دارد كه برخي اعضاي خاندان پهلوي از جمله عليرضا نيز در جمع هاي خصوصي، اين بحث را طرح كرده و از انگيزه خود براي بازگشت به ايران خبر داده بود.
این شخص مطلع ادامه داد: حتی گفته مي شود او مدتي قبل در يكي از جمع هاي خصوصي با اعتراض به برخي از حاضران گفته بود: شما سالها ما را به اين خيال دلخوش كرديد كه رژيم ايران امروز و فردا سقوط مي كند ولي حتى از اتفاقات اخير هم نتيجه اي حاصل نشد. اگر برگرديم و خود را تسليم كنيم اعداممان كه نمي كنند ولي بهتر از اين وضع نابسامان است.
وي افزود: اين بحث ها به طور جدي مطرح شده و برخي هم توانستند برگردند اما جريان وابسته به آمريكا در خارج از كشور مخصوصا در داخل آمريكا اصلا نمي خواهد اين بحث ها جدي شود چون اصل موجوديت آنها به خطر مي افتد، لذا اگر كسي هم در ميان چهره هاي مشهور به طور جدي چنين قصدي داشته باشد به طور جدي با او مقابله مي كنند زيرا موفق شدن اين بحث ضربه بسيار بزرگي به مخالفان نظام است.
این منبع مطلع در مورد عامل مستقيم حادثه اظهار داشت: به طور قطعي نمي توان از مجموعه خاصي نام برد كه مثلا آيا «سيا» اين كار را كرده يا مجموعه هاي كوچكتر ولي به طور مشخص قرائني كه اين فرضيه را تقویت مي كنند نشان مي دهد كه چون لیلا خواهر عليرضا به مشكلات روحي و افسردگي معروف بود و خودكشي او جدي گرفته شد، فكر مي كردند كه در اين مورد و موارد مشابه هم فرضيه خودكشي طبيعي و باورپذير است، زيرا موضوع سرخوردگي و آسيب هاي رواني در ميان مخالفان جمهوري اسلامي مخصوصا طيف سلطنت طلب به حدي جدي است كه همه از آن اطلاع دارند و علني است. وي همچنين ادعا كرد در آينده مداركي دال بر اين موضوع آشكار خواهد شد.